عصربصیرت
بسم الله الرحمن الرحیم
|
||
پنج شنبه 5 اسفند 1389برچسب:, :: 11:35 :: نويسنده : سجاد
مراقب هجوم شیطان باش: از شیفته ی خویش گشتن،پروا کن! و از نازیدن و اعتماد ورزیدن به آنچه تو را فریفته ی خویشتن می کند،دوری گزین! و مپسند که بسیار ثنایت گویند و ستایشت نمایند؛زیرا که اینها از مناسبترین فرصتها و از استوارترین کارافزارهای شیطان است تا که شایسته کاری شایستگان را تباه سازد و احسان محسنان را فانی گرداند. با مردم مهربان باش:رحمت و شفقت بر ملّت و رعیّت را به قلبت بفهمان و محبّتشان را به دلت بچشان و لطف و رأفت به آنان را شعار خویش گردان و در نهانگاه جانت بنشان.و مبادا برای آنان چونان جانوری درّنده و شکار گری زیان رساننده باشی،که خُوردنِشان را غنیمت شماری! زیرا ایشان دو گروه اند:یا در دین و آیین،با تو برادرند و یا در آفرینش،با تو برابرند. بر مردم منّت نگذار: از منّت نهادن بر رعیِت و احسان و نیکی ات را به رخ ایشان کشاندن،پرهیز کن! و کارهایت را،به گزاف،بزرگ مشمار و به آنها مناز! و به ملّت،وعده ای که خلاف آن کنی،مده؛زیرا که”منّت نهادن”،نیکی و احسان را زایل و باطل (و تباه و بی پاداش)می کند.و “کار بزرگ شمردن” (و لاف زدن و کار خویش را،به گزاف،بیش از آنچه هست نمایاندن) نور حق را می زداید(و روشنایی ضمیر را تاریک می نماید).و “خلاف وعده کردن”،خشم خداوند و مردمان را برمی انگیزاند،خدای متعال فرموده است:”بزرگ گناهی است نزد خداوند که بگویید آنچه به جای نمی آرید”.۱ رعایت حال محرومان و طبقات پایین جامعه را بکن: آنک،الله!الله!درباره طبقه فرودستان!(خدای را،خدای را پروا گیر و در احوال آن فروماندگان بیندیش!)همانان که راهکاری ندارند و راه به جایی نمی برند:آن ناداران و نیاز داران و بینوایان و فرو افتادگان و واماندگان. حق را به حقدار برسان: و”حق”را پاس بدار و آن را به حقمدار برسان و اجرای حق را برای همگان لازم شمار؛چه برای خویشاوندان و چه بیگانگان(و چه نزدیکان و چه دوران) و بر این”حقمداری” صابر باش (و بر آن پایداری شکیبایی بورز) و پاداشش را از خداوند بخواه (و در این”حق ورزی”،جز به خداوند میندیش) هر چند که این کردار حقمدار،بر نزدیکان و خویشاوندانت دشوار آید.و این شیوه ی”التزام به حق”را با همه گرانی و دشواری اش،پذیرا باش؛زیرا عاقبت و فرجامش ستوده و خجسته است. از خشم عمومی مردم بترس: محبوبترین و فرخنده ترین کارها و کردارها،نزد تو،باید آنها باشد که در قلمرو”حقیقت”،سازگارترین و معتدلترین است؛و در وادی”عدالت”،فراگیرترین است؛و در جلب خشنودی”رعیت”،گسترده ترین است؛زیرا نارضایی “جماعت مردمان”رضایتِ”خاصّگان”را می زداید(و آن را بی اثر می سازد و از فایده می اندازد) و امّا خشم و نارضایی آن “گروه خاص”،با رضامندیِ “جماعت عام” قابل جبران است. مراقب مسؤولان دفترت باش: آنگاه در حال و کار “دبیران” خویش بیندیش و کاتبان و منشیان را از بهترینهاشان برگزین و بر کارهای نگارشی(و ثبت دیوان حکومتی)ات بگمار.و از میان این بهترینان،نخبگانی را برای نگاشتن اسرار و کتابت و حفاظت تدبیرها و رازهای نهانی خویش اختیار نما و کار نگارش و ساماندهی محرمانه ات را به این صالحترینان واگذار.این نخبگان و ویژگان باید چنین باشند: مراقب نزدیکانت باش: دیگر آنکه حاکم و زمامدار،نزدیکان و خویشاوندانی دارد که خوی خودکامگی و امتیازخواهی و دست چپاولگری دارند و در معامله با مردمان،کم انصاف و ناعادل اند.ریشه اینان را از بن برکَن و مجال ستم و فساد را از آنان بستان(و دستان این نابکاران را از دامان دولت و ملت،کوتاه گردان! و به هیچکدام از اطرافیان و بستگانت،زمینی از اراضی حکومتی را نبخش و وامگذار! و مبادا در تو طمع ورزند و با بستن پیمانهای ناروا،به مجاوران و مردمان،زیان رسانند؛زیان در بهره بری از نصیب کشتزار و سهم آب زراعتی،و یا اینکه در کارهای مشترک با مردمان،همه هزینه و زحمت ساماندهی را بر عهده دیگران اَندازند (و با بهره گیری از مقام و قدرت تو،کارهای ستمگران کنند و بهره ی کلان برند) که فایده اش برای آنان باشد و ننگ و عقوبتش در دنیا و آخرت،برای تو باشد! ویژه خواری نکن: از فزون خواهی،در آنچه که مردمان در آن یکسان اند،پروا بدار! و از آنچه که عنایت و توجه ویژه تو را می طلبد و حقیقت آن بر همگان آشکار است،غفلت مورز و به آن بی اعتنا مباش؛زیرا که(تو والی”مردمانی و مسؤول حقوق آنانی.و اگر فزون طلبی کرده باشی و چیزی را به ناروا مخصوص خویش نموده باشی) آن را از تو می ستانند و به غیر تو می رسانند.و چه زود باشد که پوشانده هایت آشکار گردد و داد مظلومان از تو ستانده شود! همیشه در دسترس باش: هیچ هنگام،پنهان ماندنت از ملت را به درازا مکشان؛زیرا نهان ماندن والیان از مردمان و جدایشان از آنان،گونه ای از تنگنایی و نابسامانی است و سببی است برای کم دانی کارها و موجبی است بر نادانی امور؛زیرا که غایب و دور ماندن از مردمان،والیان را از دانستن حقایق امور باز می دارد؛و آن وقت است که ای بسا “بزرگی”نزدشان کوچک نماید و یا “کوچکی” که در دیده شان عظیم آید و زیبا به چشمشان زشت آید و نیکو و صواب،نانیکو و ناصواب به شمار آید و حق و باطل به هم آمیزند!
نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ
![]() ![]() سلام عزیزان سجاد هستم متولد شیراز شهر راز هستم وبلاگی را مدیریت می کنم که در حال حاضر شما می بینید. من این وبلاگ را با هدف کار فرهنگی و احکام شرعی و اسلام و مطالب مذهبی برای جوانان حزب اللهی و مؤمن و همچنین به خصوص مسائل روز و سیاسی و با حمایت قاطع از مقام معظم رهبری برای ایجاد بصیرت در میان جوانان و مردم ایجاد کردم تا دشمنان نتوانند در فتنه هایشان پیروز شوند و جوانان را منحرف کنند. ![]() ![]() ![]() ![]() پیوندهای روزانه
![]() ![]() پيوندها
![]() ![]() ![]() ![]() |
||
![]() |